Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 63 (1812 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch Persisch Menu
Hierzu besteht keine Pflicht. U اجباری نیست این کار را کرد.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Es besteht keine Gefahr, dass sich das wiederholt. U خطری وجود ندارد که آن دوباره اتفاق بیافته.
hierzu <adv.> U بدین وسیله
hierzu <adv.> U به این ترتیب
hierzu <adv.> U با توجه به این
hierzu <adv.> U از این رو
Besteht U من کمبود اهن دارم
Seit wann besteht das Problem? U از چه زمانی این مشکل وجود دارد؟
Die ganze Kunst besteht darin zu ... U کل ترفندش در این هست که ...
Es besteht kein Grund zur Sorge. U دلیلی برای نگرانی وجود ندارد.
es besteht [ herrscht] Mangel an etwas [Dativ] U کمبود چیزی وجود دارد
Es besteht kein Grund zur Besorgnis. U دلیلی برای نگرانی وجود ندارد.
Es besteht kein Anlass, etw. zu tun. U دلیلی وجود ندارد که کاری انجام شود.
Sein Glück besteht darin, anderen zu helfen. U خوشبختی او در این است که به دیگران کمک کند.
Ich glaube, daran besteht kein Zweifel. U من فکر نمی کنم که در مورد آن تردیدی وجود داشته باشد.
Keine Ursache! U کاری نکردم اهمیت ندارد!
Keine Ursache! U اختیار دارید! [درمقام تعارف]
Keine Ursache! U قابل ندارد! [به عنوان تعارف]
Keine Rückgabe. U پول خرد وجود ندارد. [برای پس دادن]
Keine Kreditkarten. U کارت اعتبار نمپذیریم.
Keine Werbung. U تقاضا و التماس کاسبی ممنوع.
Keine Einfahrt. U ورود ممنوع [با وسیله نقلیه] .
Keine Angst! U نگران نباش!
Keine Ursache. U قابلی ندارد.
keine Hand rühren <idiom> U اصلا هیچ کاری نکردن
keine Hand rühren <idiom> U دست به سیاه و سفید نزدن [اصطلاح]
Nur keine Hektik! <idiom> U سخت نگیر!
Nur keine Panik! U هراس نکن!
Keine Anzahlung [nötig] . U بدون بیعانه.
keine Zukunft haben U هیچ چشم داشتی [امیدی ] نداشتن
keine Antwort wissen U پاسخی نداشتن
keine Angabe [n] [in Formularen] U بدون پاسخ [در برگه برای پر کردن]
keine Widerrede dulden U تحمل نکردن اختلاف عقیده
keine Ahnung von ... U هیچ جیز از .... سرش نمی شود.
Keine Rosen ohne Dornen. <proverb> U هیچ گلی بی خار نیست.
Keine Regel ohne Ausnahme. U برای هر قانونی استثنائی وجود دارد.
keine halben Sachen machen U کاری را ناقص انجام ندادن
keine halben Sachen machen U کاری را تا آخر و کامل به پایان رساندن
Sie wechselten keine Worte. U هیچ کلمه ای بین آنها رد و بدل نشد.
Ich habe keine Gelddruckmaschine. <idiom> U پول علف خرس نیست. [اصطلاح]
Ich habe keine Ahnung. U هیچ آگاهی ندارم. [نمیتوانم تصور کنم چه چیزاست. ]
Mach dir keine Sorgen! <idiom> U نگران نباش!
Etwas kennt keine Grenzen U برای چیزی حدی نبودن
Ich habe keine Lust U من حوصله ندارم
keine besonderen Vorkommnisse [Vorfälle] U حوادثی که وخیم نیستند
Mach dir keine Gedanken! <idiom> U نگران نباش!
Es ist keine Schande, Fehler einzugestehen. U اشتباه خود را پذیرفتن ننگی ندارد
Mach dir keine Gedanken darüber! <idiom> U نگرانش نباش!
Mach dir keine Gedanken darüber! <idiom> U در موردش نگران نباش!
Wenn es Ihnen keine Umstände macht ... U اگر زحمتی برای شما نیست ...
Das schleckt keine Geiß weg. <idiom> U بطور قطع [حتما] اتفاق می افتد. [کاملا مسلم وقطعی است] [در سوییس]
Ich habe keine PIN-Nummer. U شماره شناسایی شخصی ندارم.
Außer dir kenne ich keine Deutschen. U من هیچ آلمانی به غیر از تو را نمی شناسم.
keine Antwort auf die Frage geben U طفره رفتن از پرسشی
keine Antwort auf die Frage geben U در پاسخ به پرسشی جاخالی دادن
Man kann da keine allgemeingültigen Regeln aufstellen. U قوانینی که شسته وروفته باشند برای این نمیتوان نصب کرد.
Für dieses Dilemma gibt es keine einfachen Antworten. U این مخمصه راه حل ساده ای ندارد.
Ich mache mir darüber keine großen Gedanken. U من در موردش نگران نیستم.
Normalerweise besuchen [bereisen] wir keine teuren Orte. U ما معمولا به جاهای گران قیمت گردش نمی کنیم.
Mach dir um deine Unterkunft keine Sorgen - dafür ist gesorgt. U ناراحت جایی برای ماندنت نباش . آن تامین شده است.
Wenn du keine Lust dazu hast, dann hör halt auf. U اگر حوصله این کار را نداری خوب دست بردار ازش.
Einen Apfel pro Tag, mit dem Doktor keine Plag. <proverb> U با خوردن یک سیب هر روز نیازی به دکتر نیست. [چونکه آدم دیگر بیمار نمی شود]
Bis auf diesen einen Tippfehler waren keine Fehler drin. U به جز یک اشتباه تایپی هیچ غلطی نداشت.
Recent search history Forum search
1موفقیت از یک قدم بلند تشکیل نمیشود بلکه مجموعه از قدمهای کوچکی است که بر می‌داریم و به آن می‌رسیم.
1من از دروغ خوشم نمیاد
1من حوصله ندارم
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Deudic.com